روز نخست

روز نخست چون دم رندی زدیم وعشق/ راهی بجز ولای تو نسپرده ایم ما

درس اول: کلیات و مبانی نظریه ولایت فقیه

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۷ ب.ظ

اهداف درس

در پایان این درس به این سوالات پاسخ داده می شود:

 

  1. بحث ولایت فقیه چه اهمیت و ضرورتی در مباحث اعتقادی اسلام دارد؟
  2. پذیرفتن نظریه ولایت فقیه ، احتیاج به پذیرش چه پیش فرض هایی دارد؟
  3. این پیش فرض ها در چه علمی و در کجا اثبات می شوند؟
  4. به چه دلیل ، مشروعیت حکومت باید از ناحیه خداوند باشد؟
  5. تفاوت نظریه ولایت فقیه با دموکراسی در چیست؟

فصل اول: اهمیت و ضروت بحث ولایت فقیه

اسلامی بودن ، ویژگی اصلی نظام ما ست که با خون هزاران شهید به دست آمده است. علاقه به اسلام، عامل اصلی برپایی نظام بوده و بقای  آن هم منوط به این خصیصه است. این خصیصه وقتی باقی می ماند که مردم معتقد به عقاید اسلامی و پایبند به ارزش های اسلام باشند. اگر تدریجا در محتوای عقاید اسلامی انحرافی پدید آید ،‌ یا مردم ارزش های بنیادی اسلام را فراموش کنند، ‌رفته رفته پایه های نظام اسلامی سست خواهد شد. راه جلوگیری از این آفت ، تقویت مبانی فکری و عقیدتی مردم است. یکی از مهمترین مسائلی که باید مطرح شود بحث حکومت اسلامی است و مهم ترین اصل در حکومت اسلامی، اصل ولایت فقیه است.

فصل دوم: پیش فرض های نظریه ولایت فقیه

این نظریه مبتنی بر یک سلسله اصول موضوعه و پیش فرض ها است. این پیش فرض ها باید در فلسفه سیاسی اسلام مورد بررسی قرار گیرد اما در این جا به صورت مختصر توضیح داده می شود.

     1.ضروت حکومت

اصل ضرورت حکومت در بسیاری از نظریه های دیگر سیاسی هم معتبر است. تنها مخالف این اصل مکتب آنارشیسم است. که معتقدند زندگی بشر باید با اخلاق اداره شود وا حتیاجی به حکومت ندارد. سایر مکاتب سیاسی معتقدند این فرض غیر واقع بینانه است و تجربه نشان داده است که افرادی هستند که ملتزم به قوانین اخلاقی نیستند و قدرتی باید آنها را کنترل کند.

     2. عدم مشروعیت ذاتی یک فرد یا گروه خاص

حکومت، دستگاهی است که بر رفتارهای اجتماعی یک جامعه اشراف دارد و سعی می کند آن ها را در مسیرخاصی هدایت نماید. این تعریف ، هم شامل حکومت‏هاى مشروع و هم شامل حکومت‏هاى نامشروع مى‏شود. مشروعیت به معنای داشتن حق حاکمیت و در دست گرفتن قدرت و حکومت می باشد. اما سوال اینجاست که ملاک یا شرط مشروعیت یک حکومت چیست؟ برخی می‌گویند: اگر کسی قدرت بدنی بیشتر یا از نظر فکری باهوش‌تر یا از نژاد برتری است ،‌ ذاتا برای حکومت مشروعیت دارد. مبانی نظریه سیاسی ولایت فقیه  با این دیدگاه مخالف است. این نظریه معتقد است: هیچ فردی از افراد انسان ذاتا حق حاکمیت ندارد. و مشروعیت حاکم و حکومت  باید از منبع دیگر ناشی شود. غالب مکتب های فکری از جمله دموکراسی با ما هم رأیند.

     3.خدا، تنها منبع ذاتی مشروعیت

بدنبال پذیرش اصل دوم طبیعتا این بحث مطرح مى‏شود که آن منبعى که قدرت قانونى و مشروعیت را به حاکم و حکومت مى‏بخشد چیست؟ بر اساس نظریه ولایت فقیه حق حاکمیت و حکومت و امر و نهی کردن اصالتا از آن خدای متعال است. البته مباشرت در کارهای حکومت اختصاص به افراد انسان دارد. ادله ای که برای این نظریه اقامه شده است چنین است : 

دلیل اول : خالقیت خداوند مستلزم ربوبیت الهی است.

مالکیت خداوند متعال حقیقی است. یعنی همه انسان ها از این جهت که آفریده خدا هستند مملوک اویند. و هیچکس حق هیچ تصرفی در انسان دیگر و حتی خودش را ندارد. انسان بنده و مملوک خداست و باید همه اوامر الهی را اجرا کند. و این حق الهی همه زوایای زندگی بشر را در بر می گیرد. که شامل حکومت بر مردم نیز هست. خداوند متعال بر اساس آن حق ذاتی ، در مرتبه نازلتر چنین حقی را به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) داده و به حکومت حضرت مشروعیت بخشیده است.

دلیل دوم : کامل بودن مطلق خدا ، و لوازم آن

در نظام اعتقادی اسلام ، خداوند متعال کامل مطلق است. لازمه ‌این اعتقاد، این است‌که برای اطاعت و تبعیت، ‌نسبت به همه موجودات اولویت دارد. حال سوالی که مطرح می شود این است که آیا خدای متعال از این حق استفاده کرده است؟ آیات قرآن کریم استفاده از این حق را به روشنی نشان می دهد.

دلیل سوم: آیات قرآن کریم که بر حاکمیت خداوند دلالت دارد.

 دسته اول آیاتی است که بر مالکیت الهی دارد چنانکه می فرماید : قل الله مالک الملک توتی الملک من تشاء.  دسته دوم آیاتی است که خداوند را پادشاه عالم معرفی می کند چنانکه می فرماید: لله ملک السموات و الارض و ما فیهن. دسته سوم، آیاتی است که اطاعت را به خداوند متعال اختصاص داده است و می فرماید : اطیعوا الله و اطیعوا الرسول. و دسته چهارم آیات، تشریع را تنها برای خداوند متعال می داند چنانکه می فرماید: إن الحکم الا لله. 

نکته : تفاوت نظریه ولایت فقیه با دموکراسی در منبع مشروعیت در این است که اساس نظریه دموکراسی این است که که حکومت اصالتا مال مردم است و رأی مردم است که به شخص حاکم مشروعیت می بخشد. اما در نظریه ولایت فقیه، انسان ها هیچ کدام ذاتا حق حاکمیت ندارند و جمع مردم نیز از چنین حقی برخوردار نیست. بنابراین این دو نظریه با یکدیگر تطبیق نداشته و کسانی که می خواهند چنین کاری انجام دهند چه در صدر اسلام و چه امروز به واسطه خودباختگی در برابر غرب ، یا شناخت صحیحی از اسلام ندارند و یا اغراض شخصی و سیاسی را دنبال می کنند.

     4.عدم جدایی دین از سیاست

یکی از مهم ترین پیش فرض ها ، سیاسی بودن دین است. بر اساس نظریه ولایت فقیه ، اسلام نه تنها دارای احکام سیاسی است بلکه برای حکومت و تعیین حاکمیت نیز نظریه خاصی دارد. اگر کسی معتقد باشد پرداختن به امور دینی مربوط به عالمان و فقیهان است و تصدی امور سیاسی هم مربوط به سیاست مداران ، طرح نظریه ولایت فقیه هیچ جایی نخواهد داشت. اثبات این پیش فرض باید در فلسفه سیاسی صورت بگیرد.

 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۲۲
گروه فرهنگی روز نخست

نظرات (۱)


سلام علیکم:
فرارسیدن میلاد امام حسن (ع) رو خدمتتون تبریک عرض می کنم.
با مطلبی در مورد حجاب و سخنرانی کوتاه استاد پناهیان به روزیم.
منتظر شما و نظرات مردم سازتون هستیم
یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">